عادت کرده ام !
هر شب
در آغوش تو بخوابم ...
و هر روز صبح
بیدار که میشوم
ببینم ...
هنوز نیستی !!
من از عقرب نمی ترسم
ولی از نیش , می ترسم
از آن گرگی , که می پوشد
لباس میش , می ترسم
هراسم , جنگ بین شعله
و کبریت و هیزم نیست
من از سوزاندن اندیشه
در آتش می ترسم
به چه مانند کنم در همه آفاق تو را / هر چه در ذهن من آمد تو از آن خوب تری...
فرقی نمی کند گودال آبی کوچک باشی یا دریایی بی کران، زلال که باشی آسمان در توست.